Web Analytics Made Easy - Statcounter

در بیانیه پایانی اجلاس اصلی پینگ و سران عرب بر ضرورت پشتیبانی از پیمان عدم انتشار سلاح‌های هسته‌ای و جلوگیری از انتشار سلاح‌های کشتار جمعی در منطقه خلیج و بر اهمیت اطمینان از صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران و حفظ امنیت و ثبات منطقه تأکید و از جمهوری اسلامی ایران دعوت کرده‌اند تا با آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای همکاری‌های لازم را داشته باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همچنین بر ضرورت مدیریت روابط کشورهای خلیج‌ و ایران بر مبنای اصول حسن همسایگی و دخالت نکردن در امور داخلی و احترام به سیادت و تمامیت ارضی کشورها تأکید کردند. علاوه بر موارد بالا، آن‌ها به اهمیت گفت‌وگوی فراگیر و همه‌جانبه با مشارکت همه کشورهای منطقه برای حل مشکلات با ایران از جمله پرونده هسته‌ای، فعالیت‌های تخریبی این کشور و مبارزه با پشتیبانی آن از گروهک‌های تروریستی و شبه نظامیان مسلح و جلوگیری از انتشار موشک‌های بالستیک و پهپادهای نظامی در منطقه تأکید کردند. برای تحلیل و بررسی این رویداد مهم به سراغ کارشناسان روابط بین‌الملل رفته‌ایم که در ادامه بخشی از آن را می‌خوانید.
محمد مهدی شریعتمدار رایزن سابق ایران در لبنان در گفت‌وگو با خبرنگار قدس، با اشاره به رویداد مهم روزهای اخیر یعنی برگزاری اجلاس سران چین با کشورهای منطقه در ریاض پایتخت عربستان سعودی، اظهار کرد: باید توجه داشت به طور دقیق‌تر سه رویداد در سطح منطقه رخ داد که یکی اجلاس چین با عربستان بود، دیگری برگزاری اجلاس چین با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و آخری هم برگزاری اجلاسی از سوی چین با کشورهای عربی.

روایت‌هایی که به حقیقت ختم نمی‌شوند!
وی با بیان اینکه متأسفانه مطالب زیادی طی دو روز گذشته و پس از صدور بیانیه‌های مشترک این اجلاس‌ها در رسانه‌های ایران و شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، گفت: متأسفانه در برخی اخبار منتشر شده واژگان و اصطلاحاتی به کار رفته که به هیچ وجه در اصل بیانیه نیست. به عنوان نمونه تعبیری آمده مبنی بر اینکه «این کشورها رژیم ایران را به همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ترغیب کرده‌اند»؛ در حالی که اصلاً تعبیر رژیم ایران وجود ندارد و هر آنچه هست، ایران است. در جای دیگری آمده «این کشورها خواستار عدم حمایت ایران از تروریسم شده‌اند» این در حالی است که این موضوع به هیچ عنوان در بیانیه‌های مذکور دیده نمی‌شود. در واقع در تقطیع‌های صورت گرفته، بندها به نحوی کنار هم گذاشته شده که گویی این کشورها در این بندها خواستار محکومیت ایران شده‌اند؛ در حالی که چنین نیست. من امیدوارم برخی متون فارسی منتشر شده و تفاوت آن با متون اصلی، خطا و در جهت تحریف و القای موضع خاصی نبوده باشد.
شریعتمدار تصریح کرد: همچنین بی‌توجهی به ادبیات بیانیه‌های بین‌المللی موضوع دیگری است که نباید آن را از یاد برد. کسانی که با این متون سر و کار دارند، می‌دانند خیلی از بندها به شکل روتین تکرار می‌شود. به عنوان نمونه موضوع مربوط به جزایر سه‌گانه که در یکی از دو بیانیه مذکور آمده است، موضوعی است که در تمام بیانیه‌های کشورهای عربی و اتحادیه شورای همکاری خلیج فارس می‌آید. در اتحادیه کشورهای عربی ممالکی نظیر سوریه، عراق، لبنان و برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس دیده می‌شود که بعضاً روابط خوبی هم با ایران دارند. آن بیانیه‌ها با همین متن منتشر می‌شود و هیچ‌گاه اعتراضی نداشته‌ایم که چرا چنین بیانیه‌ای با حضور سوریه صادر شده است.

نگاهی به روابط ایران و کشورهای منطقه
وی خاطرنشان کرد: در مورد کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیز ایران روابط بسیار خوب و پیشرفته‌ای با عمان و قطر و روابط اقتصادی خوبی با امارات متحده عربی باوجود برخی اختلافات سر برقراری روابط با رژیم صهیونیستی دارد. همچنین روابط قابل قبولی با کویت داریم. شاید تنها کشورهایی که با آن‌ها رابطه صمیمانه و دوستانه‌ای در این سال‌ها نداشته‌ایم، عربستان و بحرین بوده باشد، ولی بیانیه‌های شورای همکاری خلیج فارس با همین بند مربوط به جزایر سه‌گانه ایرانی منتشر می‌شود و کشورهای دوست ما هم در این اجلاس‌ها حضور دارند. بنابراین اتفاق جدیدی در این بیانیه‌ها رخ نداده است.
رایزن فرهنگی سابق ایران در لبنان افزود: نکته دیگر این است که دنیای سیاست دنیای فتنه‌سازی نیست و بر اساس منافع کشورها رقم می‌خورد. به عنوان نمونه در مورد ترکیه در خصوص مهم‌ترین و حساس‌ترین مسئله سیاست خارجی جمهوری اسلامی یعنی جبهه مقاومت و سوریه اختلاف نظر شدیدی داشتیم، ولی این موضوع موجب نشد روابط راهبردی ما در حوزه تجاری و حتی در حوزه سیاسی به هم بخورد. نمونه دیگر این است که ما در طول هشت سال جنگ تحمیلی ظالمانه عراق علیه ایران در زمان صدام، روابط دیپلماتیک خویش را با عراق قطع نکردیم. روابط ما با اردن به دلیل دخالت این کشور در جنگ تحمیلی علیه ایران با این کشور قطع شد، ولی با عراق قطع نشد.
شریعتمدار تأکید کرد: بنابراین ارتباط دادن این دو بیانیه به روابط خوب ایران و چین و شانگهای ناشی از نبود شناخت دقیق روابط بین‌الملل و بیانیه‌هایی از این دست است. من معتقدم به خصوص بیانیه مشترک چین با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس می‌توانست بهتر از این باشد اما نباید آن را به عنوان یک اقدام خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایران تلقی کرد. در برخی متون من این موضوع را مشاهده کردم که عربستان سعودی به عنوان دشمن درجه یک ایران معرفی شده است؛ در حالی که اصلاً اینچنین نیست. باوجود همه اختلافاتی که با عربستان به ویژه در مورد حمایت از آشوب‌های اخیر در ایران داریم، ولی این کشور دشمن ایران تلقی نمی‌شود و این تصریح بالاترین مقامات کشور است. همچنین تلقی کردن همکاری‌های ایران و چین به عنوان یک پیمان راهبردی و وحدت بین دو کشور که این بیانیه‌ها مخل آن باشد، تلقی نادرستی از روابط دوجانبه و بین‌المللی است.
این کارشناس ارشد روابط بین الملل اظهار کرد: این بیانیه‌ها دو مورد بود که یکی بیانیه مشترک چین با عربستان است و دیگری نیز بیانیه چین و شورای همکاری خلیج فارس. بین این دو تفاوت‌های بسیار جدی وجود دارد. دیپلمات‌های ارشد ما و استادان علوم سیاسی باید این دو بیانیه را بررسی کنند و تفاوت‌های آن را بدست آورند. از همه کارشناسان تقاضا می‌کنم این موضوع را حتماً پیگیری کنند و یک گفت‌وگو در این خصوص صورت گیرد. هر دو بیانیه دارای نکات مثبتی است اما بیانیه چین و شورای همکاری یکی دو نکته منفی دارد.

نگاهی به نکات مثبت و منفی بیانیه‌های منتشر شده
وی با اشاره به نکات مثبت این بیانیه‌ها گفت: نکته نخست نفس این اقدام و نزدیکی عربستان و کل کشورهای حاشیه خلیج فارس و کشورهای عربی به چین است. این موضوع به‌خصوص در مورد برنامه‌های چین برای احیای جاده ابریشم قدیم دارای اهمیت است. همچنین از نظر روابط کشورهای عربی با چین این موضوع اهمیت دارد. عربستان سعودی که همواره جزو کشورهای اقماری و تحت حمایت آمریکا بود، امروز راه ایجاد روابط بسیار راهبردی با چین را گشوده است. باید توجه داشت کسانی که قبلاً به روابط ایران و چین و توافق‌نامه میان این دو کشور ایراد وارد می‌کردند، مشاهده می‌کنند کشوری مانند عربستان سعودی با آن سابقه دیرینه روابط با آمریکا، امروز روابط با شرق را در اولویت خویش قرار داده است، چرا این موضوع را برای ایران نادرست می‌دانستند و می‌دانند؟
وی ادامه داد: نکته بعدی این است که در بیانیه‌های مشترک چین با عربستان و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به هیچ وجه نام خلیج عربی به کار نرفته و یا از واژه خلیج استفاده شده و یا کشورهای عربی منطقه خلیج. این نکته قابل توجهی است که تصور می‌کنم ناشی از سیاست چین مبنی بر عدم استفاده از این نام‌گذاری است.
شریعتمدار عنوان کرد: نکته دیگر مواضع خوبی است که به خصوص در بیانیه مشترک چین و عربستان آمده است. تأکید بر چین واحد کاملاً در تضاد با سیاست‌های کنونی آمریکا در مورد چین است. در مباحثی که در مورد سلاح کشتار جمعی، صلح در منطقه و تروریسم آمده، اصلاً نامی از ایران برده نشده و در بیانیه مشترک بین چین و کشورهای شورای همکاری نیز اشاره مستقیمی به ایران نشده است. حتی در بیانیه چین و عربستان نامی از یمن نیامده و صحبتی از جنبش انصارالله و حوثی‌های یمن به میان نیامده است. این کاملاً موضوع معناداری است که چرا در بیانیه چین و عربستان سعودی با اینکه یمن نخستین مسئله عربستان سعودی است، اشاره به این موضوع نشده است. در بیانیه مشترک کشور چین و کشورهای خلیج فارس نیز موضوعاتی نظیر تروریسم، صلح و امنیت، روابط کشورهای عربی خلیج فارس با ایران به شکلی دوطرفه بیان شده و تأکید بر گفت‌وگو در مورد انرژی هسته‌ای و فعالیت‌های منطقه‌ای مخل صلح و آرامش و تروریسم و همچنین گروه‌های مسلح به صورت عام و بدون اشاره به ایران آمده است. این برخلاف برخی متون زبان فارسی است، در حالی که اگر به متن بیانیه مراجعه بشود، چنین موضوعاتی را مشاهده نخواهیم کرد. در جای دیگری هم که نامی از ایران نیامده، موضوع موشک‌های بالستیک و پهپادهاست. موضوع آزادی کشتی‌رانی و حمله به تأسیسات نفتی نیز مسئله دیگری است که در این بیانیه‌ها نامی از ایران نیامده اما طبیعی است که می‌تواند به ایران اشاره داشته باشد. حتی در مورد عراق، سوریه و لبنان موضع بیانیه مشترک چین و شورای همکاری خلیج فارس موضع بسیار خوب و متعادلی است و بر وحدت و تمامیت ارضی و حمایت از مرزهای لبنان تأکید دارد؛ این به معنای این است که در چالش با رژیم صهیونیستی که فلسطین را اشغال کرده و اختلافات مرزی با لبنان دارد، بسیار موضع خوبی دارد. همین‌طور تهدیدات گروه‌های تروریستی و تأکید بر اینکه افغانستان نباید خاستگاه اقدامات تروریستی و صدور مواد مخدر باشد، همه جزو مواضع خوبی است که در بیانیه چین با شورای همکاری خلیج فارس آمده است.

انتقادات وارد به این بیانیه‌ها کدامند؟
البته دو نکته در بیانیه چین با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و نه چین با عربستان آمده که می‌تواند محل نقد باشد. نکته نخست مربوط به جزایر سه‌گانه ایرانی است که این موضوع در همه بیانیه‌های اجلاس‌های مختلف ذکر می‌شود و در اینجا هم تأکید بر گفت‌وگو و استفاده از راه حل‌های قانونی شده است. در مورد یمن و جنبش انصارالله تعبیر تروریسم صورت گرفته، ولی به دلیل حمایت سیاسی جمهوری اسلامی از مواضع جنبش انصارالله، متفاوت با مواضع کشورمان است. نباید توقع داشت همه کشورهای دنیا اگر بخواهند روابط خوب با ایران داشته باشند، دقیقاً همان مواضع کشور ما را بدون کم و کاست داشته باشند. به نظر من این هم می‌تواند موضوعی قابل چشم‌پوشی باشد. منتها در همین موضوع یمن مواردی آمده که به عقیده من به سود مردم یمن است. مثلاً تعبیر حمایت از تأمین نیازهای انسانی و امدادی و توسعه‌ای برای ملت یمن به معنای این است که نباید مانع ارسال کمک‌های انسان‌دوستانه به مردم یمن شد. ما هم می‌دانیم این کمک‌ها از طریق چه کشوری می‌تواند انجام شود. در این بیانیه حمله به اهداف غیر نظامی نیز محکوم شده و خواستار این موضوع شده‌اند که به اهداف غیر نظامی حمله نشود. در این خصوص چهار حوزه جغرافیایی ذکر شده است. نزدن اهداف غیر نظامی در عربستان، امارات و آبراه‌های پیرامون منطقه مورد تأکید واقع شده ولی حمله نکردن به مواضع غیرنظامی در یمن هم مورد تأکید واقع شده است. یعنی در بیانیه مشترک کشور چین با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس حمله به مواضع غیرنظامی هر جایی که باشد چه در یمن چه در ائتلاف عربی و چه در عربستان و امارات صورت نگیرد؛ بنابراین در این مورد نیز یک موضع دوسویه صورت گرفته است. اینکه حمله نکردن به مواضع غیر نظامی در یمن مورد انتقاد قرار گیرد، معنا و مفهوم خود را دارد. بنابراین تلاشی که صورت می‌گیرد برای اینکه این بیانیه منفی برای جمهوری اسلامی قلمداد شود، ماجرا این‌گونه نیست. اولاً بیانیه کشور چین با عربستان موضع منفی علیه ایران ندارد. بیانیه چین علیه کشورهای شورای همکاری نیز در یکی دو مورد از دید ما منفی تلقی می‌شود که یکی جزایر سه‌گانه ایرانی و دیگری انصارالله است. بنابراین از همه کنشگران و اساتید تقاضا می‌کنم اصل بیانیه‌ها را خود مورد ملاحظه قرار دهند و با توجه به ادبیات حاکم بر متون بین‌المللی و روابط بین کشورها و روابط بین‌الملل و اینکه کشورها ابتدا منافع خود را در نظر می‌گیرند، تحلیل منصفانه و دقیق صورت گیرد. ما نیز باوجود روابط راهبردی خود با چین و روسیه در یک جاهایی ممکن است منتقد برخی سیاست‌های این دو کشور و یا کشورهای دیگر باشیم.

خبرنگار: حسین محمدی اصل

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: کشورهای شورای همکاری خلیج فارس شورای همکاری خلیج فارس شورای همکاری خلیج فارس بیانیه مشترک چین روابط بین الملل بیانیه مشترک چین با کشورهای چین با عربستان عربستان سعودی جمهوری اسلامی بیانیه چین بیانیه ها جزایر سه گانه چین و عربستان کشورهای عربی بیانیه چین بین المللی دو بیانیه غیر نظامی گفت وگو هسته ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۷۸۶۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بالانسر ایران و اسرائیل

نشریه فارن‌افرز در تحلیلی از چشم‌انداز تنش در منطقه می‌نویسد: تشکیل اتحاد ضدایرانی نوظهور در خاورمیانه پس از حملات بی‌سابقه جمهوری اسلامی علیه (رژیم) اسرائیل آن‌گونه که صهیونیست‌ها به تصویر می‌کشند و از آن به تغییر پارادایم یاد می‌کنند، با پیچیدگی‌های خاورمیانه ناسازگار و بیش از حد ساده‌انگارانه است. واقعیت این است که اعراب دیگر سر ستیز با ایران ندارند.

به گزارش دنیای اقتصاد، دالیا داسا کای عضو ارشد مرکز روابط بین‌الملل یوسی‌اِل‌اِی و صنم وکیل مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا چتم هاوس ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ در نشریه فارن افرز نوشتند: زمانی که ایران در ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، اردن به دفع حملات کمک کرد.

گزارش‌های اولیه رسانه‌ها حاکی از آن بود که چند کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت داشته‌اند، تلاش‌هایی که البته این کشورها آن را رد کردند. با وجود این، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانه‌ای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. مبنی بر اینکه کشورهای عربی در صورت ادامه تشدید درگیری (رژیم) اسرائیل با ایران، سمت اسرائیل خواهند بود. هرزی هالوی، رئیس ستاد کل نیروهای نظامی (رژیم) اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصت‌های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است.»

موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقه‌ای و بین‌المللی‌ای که در رهگیری حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان می‌دهد.»

پس از آنکه پاسخ (رژیم) اسرائیل به حمله ایران با یک ضربه نسبتا محدود به تاسیساتی در ایران انجام شد، دیوید ایگناتیوس ستون‌نویس واشنگتن پست، اظهار کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران رفتار می‌کند.»

او نوشت: «به نظر می‌رسد که (رژیم) اسرائیل با پاسخ محدود، منافع متحدانش را در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن - که همگی در رهگیری آخر هفته گذشته بی‌صدا کمک کردند، مورد سنجش قرار داد.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم بالقوه برای (رژیم) اسرائیل» است. تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» می‌بخشد. با این حال، این ارزیابی‌ها بیش از حد ساده انگارانه هستند و نمی‌توانند پیچیدگی چالش‌های منطقه را درک کنند.

مطمئنا، با توجه به ماهیت بی‌سابقه تبادلات نظامی آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیت‌های منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل می‌شود، تغییر قابل‌توجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در ۷ اکتبر و متعاقب آن جنگ (رژیم) اسرائیل با غزه، کشورهای عربی که توافق‌نامه ۲۰۲۰ ابراهیم را امضا کردند و عادی‌سازی با (رژیم) اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل از گسترش شهرک‌سازی‌های اسرائیل در کرانه باختری و رویکرد او نسبت به غزه، ناامید شده بودند.

مجموعه‌ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی‌ها در کرانه باختری در بهار سال ۲۰۲۳ به تنش‌های منطقه‌ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب تردید بیشتری در حمایت آشکار از (رژیم) اسرائیل پیدا کردند، چرا که می‌دانستند همکاری آشکار می‌تواند به مشروعیت داخلی آن‌ها لطمه بزند.

هیچ چیزی درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و (رژیم) اسرائیل نشان نمی‌دهد که این مواضع تغییر کرده باشد. گروهی از دولت‌ها که بسیاری از اسرائیلی‌ها از آن‌ها به عنوان «اتحاد سنی» یاد می‌کنند، همچنان به دنبال متعادل کردن روابط با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود، و مهم‌تر از همه، جلوگیری از درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر هستند.

آن‌ها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقه‌ای (رژیم) اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به پذیرش تشکیل کشور فلسطینی از سوی اسرائیل بستگی دارد.

طرح موازنه

پیش از حمله ۱۳ آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با (رژیم) اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشک‌های ارسالی ایرانی را رهگیری کنند. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها به‌ویژه در ایالات متحده و (رژیم) اسرائیل، تاکید می‌کردند که تلاش‌های گسترده منطقه‌ای در مورد حمله تهران انجام شده است. اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع از اسرائیل را تکذیب کردند.

مقامات اردنی از مشارکت برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به (رژیم) اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن بالاتر از همه ملاحظات قرار دارد. تلاش‌هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با (رژیم) اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده نتوانسته در مهار رفتار (رژیم) اسرائیل در غزه موفقیتی کسب کند، شگفت زده شده‌اند. اما آن‌ها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند.

آن‌ها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده تامین می‌کند، نمی‌بینند. در ماه‌های اخیر؛ کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن، کمک به مدیریت پویایی‌های امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیت‌های ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر را ادامه داده‌اند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه‌ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادی‌سازی آینده با اسرائیل باشد. امارات نیز به تلاش خود برای مذاکره درباره توافق‌نامه دفاعی با دولت بایدن ادامه داده است.

اما در عین حال کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک‌تری با تهران دارند. آن‌ها به خوبی می‌دانند که نزدیکی به ایران آن‌ها را در معرض خطر قرار می‌دهد. در سال ۲۰۱۹، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا از توافق هسته‌ای که ایالات متحده و سایر قدرت‌های بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران آنچه بی‌ثباتی در سراسر خلیج فارس خوانده می‌شود را گسترش داد، به کشتی‌ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافق‌نامه ابراهیم، تهران به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.

خیلی پیش از حمله حماس در ۷ اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایرانی که به طور فزاینده تهاجمی‌تر می‌شود، تلاش برای قرابت است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود را با ایران به ترتیب در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳ احیا کردند.

از ۷ اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیام‌ها و هشدارهایی را بین ایران و (رژیم) اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنش‌ها پیشنهادهایی را برای خروج از این پیچ دشوار، ارائه کرده‌اند. دو روز پس از حمله ایران در ۱۳ آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری به‌صورت تلفنی تماس گرفت.

منافع آینده

در ماه‌های آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل‌کننده را حفظ کنند و همه طرف‌ها را به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ادامه یابد، آن‌ها احتمالا حتی بیشتر از اکنون تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینه‌های داخلی آن‌ها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به‌ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند. بسیاری از کشورهای عربی نگرانی‌های اسرائیل در مورد فعالیت‌های منطقه‌ای ایران، به‌ویژه حمایت تهران از شبه‌نظامیان غیردولتی را دارند.

اما کشورهای عربی خلیج فارس، به وضوح محاسبه کرده‌اند که باز کردن باب گفت‌وگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزه‌های اقتصادی، و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امن‌ترین راه‌ها برای حفاظت از منافع آن‌ها و جلوگیری از سرریز درگیری است. به هر میزان که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقب‌نشینی نخواهند کرد. تلاش‌های آن‌ها برای عادی‌سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش‌ها برای عادی‌سازی روابط آن‌ها با اسرائیل متوقف شده است.

در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشم‌انداز عادی‌سازی را مشروط به مشارکت در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی خواهد کرد. با این حال، (رژیم) اسرائیل این درخواست‌های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی‌سازی می‌تواند از همان جا که متوقف شده بود ادامه یابد. عادی‌سازی بیشتر اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با (رژیم) اسرائیل نیست.

همچنین به این زودی‌ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستم‌های دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بیشتر است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان‌بر است. کشورهای عربی، به‌ویژه دولت‌های عرب خلیج فارس، از تلاش‌های اسرائیل برای تنزل دادن توانایی‌های نیابتی ایران استقبال خواهند کرد.

اما آن‌ها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که می‌تواند چشم‌انداز اقتصادی شکننده منطقه را بی‌ثبات کند مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه‌مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آن‌ها نمی‌خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه عمل می‌کند.

آن‌ها ترجیح می‌دهند روابط چندمنطقه‌ای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پل‌ها را پشت سر خود خراب کنند. با وجود این محدودیت‌ها، کشورهای عربی می‌توانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو طرف - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است.

دقیقا به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کرده‌اند، آن‌ها می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن‌داری و کمک به انتقال پیام‌ها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیری‌ها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفت‌وگوی منظم ایجاد کنند. حملات اخیر که ایران و (رژیم) اسرائیل را در آستانه جنگ قرار داد، نشان می‌دهد که تا چه میزان نیاز به چنین گفت‌وگویی ضروری شده است. اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیک‌تر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد.

همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینه‌های مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشته‌اند، احتمالا ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهمایی‌های منطقه‌ای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود علیه غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاه‌مدت واقع بینانه‌تر، حمایت از توانایی آن‌ها برای میانجی‌گری و جلوگیری از درگیری‌های آینده بین ایران و (رژیم) اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.

دیگر خبرها

  • درخواست آمریکا : سیستم مشترک دفاع هوایی کشورهای عربی مقابل ایران
  • ریاض: به توافق امنیتی با آمریکا نزدیک شده‌ایم
  • جزئیات توافق آمریکا و عربستان برای سازش میان ریاض و تل‌آویو
  • تعاملات اقتصادی و سیاسی ایران با کشورهای دوست راهبرد برد- برد است
  • روابط ایران با سایر کشورها بر اساس راهبرد برد-برد است
  • توسعه روابط با کشورهای آفریقایی راهبرد اساسی ایران است
  • فرود هواپیمای مقامات اسرائیلی در عربستان سعودی / تلویزیون اسرائیل: احتمالا این مقامات برای گفت‌و‌گو درباره عادی‌سازی روابط رفته باشند
  • غفلت ایران از سریلانکا بازار نفت آن را از ایران گرفت و به عربستان سپرد / لزوم توجه ایران به خلیج فارس در جاده نوین ابریشم
  • «مست عشق» هنوز در ترکیه اکران نشده است/ اعلام زمان دقیق اکران ترکیه تا دو هفته آینده و رایزنی برای نمایش در کشورهای دیگر
  • بالانسر ایران و اسرائیل